دلنوشته های من
نوشته شده توسط : راحیل

عاشقت باشم می میرم
یا عاشقت نباشم؟

نمی دانم کجا می بری مرا
همراهت می آیم
تا آخر راه ...
و هیچ نمی پرسم از تو
هرگز.

عاشقم باشی می میرم
یا عاشقم نباشی؟

این که عاشقی نیست
این که شاعری نیست
واژه ها تهی شده اند
بانوی من !
به حساب من نگذار
و نگذار بی تو تباه شوم !

با تو عاشقی کنم
یا زندگی ؟

در بوی نارنجی پیرهنت
تاب می خورم
بی تاب می شوم
و دنبال دست هات می گردم
در جیب هام
می ترسم گمت کرده باشم در خیابان
به پشت سر وا می گردم
و از تنهایی خودم وحشت می کنم.

بی تو زندگی کنم
یا بمیرم ؟

نمی دانم تا کی دوستم داری
هر جا که باشد
باشد
هر جا تمام شد
اسمش را می گذارم
آخر خط من.
باشد ؟

بی تو زندگی کنم
یا بگردم ؟

همین که باشی
همین که نگاهت کنم
مست می شوم
خودم را می آویزم به شانه ی تو.

با تو بمیرم
یا بخندم ؟

امشب اسبت را می دزدم
رام می شوم آرام
مبهوت عاشقی کردنت .

با تو
اول کجاست ؟
با تو
آخر کجاست ؟

از نداشتنت می ترسم
از دلتنگیت
از تباهی خودم
همه اش می ترسم
وقتی نیستی تباه شوم.

بی تو
اول و آخر کجاست ؟

واژه ها را نفرین می کنم
و آه می کشم
در آیینه ی مه آلود
پر از تو می شوم
بی چتر.

من
بی تو
یعنی چی ؟

غمگین که باشی
فرو می ریزم
مثل اشک.
نه مثل دیوار شهر
که هر کس چیزی بر آن
به یادگار نوشته است.

تو بیشتر منی
یا من تو ؟

در آغوشت
ورد میخوانم زیر لب
و خدا را صدا می زنم.
آنقدر صدا می زنم که بگویی :
جان دلم !





:: بازدید از این مطلب : 424
|
امتیاز مطلب : 50
|
تعداد امتیازدهندگان : 12
|
مجموع امتیاز : 12
تاریخ انتشار : پنج شنبه 15 ارديبهشت 1390 | نظرات ()
مطالب مرتبط با این پست
لیست
می توانید دیدگاه خود را بنویسید


نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه: